به هندوراس رسیده بودم، کشوری که اوضاع امنیتی خوبی نداره و بهم توصیه شده بود حسابی مراقب باشم. با کمی نگرانی رفتم تا یک کشور دیگه در امریکای مرکزی رو ببینم. سفرنامه هندوراس داستان سفر سه روزه من به پایتخت هندوراس به همراه تصاویری که اونجا گرفتم هست.
هندوراس در ادامه سفر آمریکای مرکزی و کارائیب و پس از دیدن کشورهای هائیتی، جمهوری دومینیکن، کاستاریکا، پاناما و نیکاراگوئه بود.
ویزای هندوراس
ما ایرانی ها باید قبل از سفر به هندوراس ویزای این کشور رو دریافت کنیم و هیچ معافیتی هم وجود نداره. متاسفانه هندوراس توی ایران سفارت نداره و برای دریافت ویزای هندوراس باید به کشوری که سفارت هندوراس در اونجا هست سفر کنیم. توی کشورهای اطراف ما، هندوراس فقط توی کویت سفارت داره. اما گرفتن ویزای هندوراس به همین راحتی نیست که بریم و بگیم اقا یک ویزا میخواستم، قربون دست بده بریم.
با اینستاگرام در سفرها همراه من باشید. @safarnevesht
دارندگان پاسپورت ایرانی توی تقسیم بندی وزارت امور خارجه هندوراس گروه C هستند که این گروه تصمیم گیری در مورد ویزا در تگوسیگالپا Tegucigalpa پایتخت هندوراس گرفته میشه و بسیار زمانبره. من چون ویزای شینگن و کانادا توی پاسپورتم داشتم به گروه B منتقل شدم که پروسش خیلی کوتاه هست ولی نوع ویزا همچنان کونسولار یا مشورتی هست و کنسول باید با پایتخت مشورت کنه. چهار کشور نیکاراگوئه، هندوراس، السالوادور و گواتمالا بین خودشون قراردادی دارند که با ویزای 4CA که مخفف 4Central America هست و توسط هر کدوم از این کشورها صادر بشه، میشه به بقیه اون کشورها هم سفر کرد. ویزای 4CA چیزی شبیه ویزای شینگن در مقیاس بسیار کوچکتر هست. من خیلی سعی کردم این ویزا رو بگیرم ولی هیچکدومشون این ویزا رو به من ندادند. حتی با اینکه بالای فرم های ویزای این کشورها 4CA نوشته شده بود اما به صراحت گفتند این ویزا رو بهت نمیدیم.
ماجراهای مفصل من با ویزای هندوراس رو توی سفرنامه های جمهوری دومینیکن، کاستاریکا، پاناما و نیکاراگوئه میتونید بخونید.
اطلاعات کلی در مورد هندوراس
کشور جمهوری هندوراس با ده میلیون جمعیت و مساحت ۱۱۲ کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آمریکای مرکزی هست. هندوراس با کشورهای نیکاراگوئه، السالوادور و گواتمالا مرز زمینی داره، در شمال به اقیانوس اطلس و دریای کارائیب راه داره و در جنوب از طریق خلیج فونسکا به آب های اقیانوس آرام راه داره. با داشتن کوهستان های مرکزی و سواحل کارائیب و اقیانوس آرام، همه جور آب و هوا رو میشه توی هندوراس پیدا کرد ولی از زمستون و برف خبری نیست. بدلیل مشهور شدن هندوراس به امنیت پایین، معمولا توریست ها خیلی به سمتش نمیاند در حالیکه سواحل دریای کارائیب و جزیره ها توی هندوراس خیلی دیدنیه. از دیگر جاذبه های هندوراس باقیمانده یکی از شهرهای مایاها به نام کوپان Copan Ruin هست که توی شمال هندوراس قرار داره و دسترسی به اون از گواتماالا راحت تره تا از پایتخت. شهر سن پدرو سولا San Pedro Sula هم دومین شهر بزرگ هندوراس هست که اون هم به نا امنی حتی توی خود هندوراس مشهوره.
هندوراس در سال ۱۸۲۱ از اسپانیا مستقل شد و برای مدت کوتاهی عضو مکزیک و سپس کشور امریکای مرکزی بود. هندوراس هم مثل اکثر کشورهای منطقه، در قرن بیستم شاهد ظهور و سقوط دیکتاتورهای زیادی بوده.
از سال ۲۰۰۹ که ارتش با حمایت پنهان امریکا کودتا کرد اوضاع هندوراس روز به روز بدتر شده و ناامنی باعث بدتر شدن اقتصاد و روانه شدن موج مهاجران به شمال و کشور امریکا شده.
زبان مردم هندوراس اسپانیایی و اکثرشون مسیحی هست. دانستن کمی اسپانیایی میتونه سفر به هندوراس رو راحت تر و لذت بخش تر کنه.
روز اول؛ عبور از مرز و رسیدن دیرهنگام به پایتخت
حدود ۹ صبح اتوبوس به مرز زمینی نیگاراگوئه و هندوراس Honduras رسید. نیکاراگوئه ۸ دلار عوارض خروج دریافت میکنه که توسط مهماندار اتوبوس کمپانی تیکاباس به همراه ۵ دلار عوارض ورودی هندوراس دریافت شد. در مرزبانی هندوراس وقتی نوبت من شد دختر جوانی که باید پاسپورت من رو بررسی میکرد با دیدن پاسپورت ایرانی تعجب کرد و بعد زل زد به من و شروع کرد به خندیدن و ذوق کردن. حتی یک کلمه انگلیسی هم بلد نبود، که اگر بلد بود شاید دعوتم میکرد ناهار رو با هم بخوریم 😃 اولین بار بود که همچین برخوردی از یک پلیس مرزی میدیدم. از این رفتار عجیب که بگذریم، نتونست تصمیم بگیره و رئیسش رو صدا کرد. اون هم به سختی چند تا سوال پرسید و بعد از دیدن ویزا، رسید پرداخت ویزا، چند تا تماس تلفنی که احتمالا یکیش با سفارت هندوراس توی ماناگوا بود و سپری شدن بیست دقیقه و همینطور ۵ دلاری که به زور ازم گرفتن و بعد از انگشت نگاری (همه انگشت نگاری میشدند) مهر ورود به هندوراس رو توی پاسپورتم زدند. ۵ دلار رو از مهماندار اتوبوس پس گرفتم.
کمی پول با صراف های دم مرز چنج کردم تا وقتی که رسیدم به پایتخت بی پول نباشم. واحد پولشون لِمپیرای هندوراس هست و زمان سفر من ۱ دلار امریکا ۲۳.۵ لمپیرا بود. یکی از صراف ها وقتی فهمید ایرانی هستم ازم خواست پول ایرانی بهش بدم. من هم یک بیست تومانی رو به قیمت ۳ دلار (با گفتن ارزش واقعیش) فروختم.
بعد از معطلی ۱ ساعت و نیمه در مرز، اتوبوس حرکت کرد. اتوبوس های تیکاباس که جزو گرونترین ها در امریکای مرکزی هست کیفیتش در حد اتوبوس های ۱۵ سال پیش ایران هم نبود، فقط تهویه داشت و اینترنتی که به سختی کار می کرد. قسمتی از مسیر کارگران در حال بازسازی جاده بودند و شاید ۲ ساعتی معطل شدیم. نهایتا ساعت ۴ عصر به ترمینال تیکاباس در تگوسیگالپا رسیدیم.
با نادین یک دختر اهل سوئیس که اون موقع تنها سفر می کرد یک تاکسی به مرکز شهر و جایی که هاستل ها بودند به قیمت ۱۵۰ لمپیرا گرفتیم. برام جالب بود که نادین داشت تنهایی توی یکی از خطرناکترین کشورهای آمریکای مرکزی (حداقل چیزی که تا اون موقع شندیده بودم) سفر می کرد. می گفت ۶ هفته قبلا اینجا بوده و اینقدر آدم های اینجا مهربونن دیگه دلم نمیاد قسمت های دیگه امریکای مرکزی رو ببینیم، میخوام همینجا بیشتر بمونم.
به توصیه نادین به هاستل پالمیرا Palmira Tegucigalpa Hostel رفتم. قیمتش مناسب بود، ۷.۵ دلار برای تخت توی اتاق ۱۶ تخته ولی نقطه قوتش باغ روی پشت بام با منظره عالی از شهر بود. محیط هاستل هم خیلی دوستانه بود و از این نظر شاید جزو بهترین هایی بود که توی امریکای مرکزی رفتم. بوی رنگ شدید توی اتاق و اینترنت کند هم نقاط ضعف هاستل پالمیرا بود.
برای شام از رستوارن نزدیک هاستل یک غذای محلی خوردم، از سوپرمارکت قدری خرید کردم و بعد از دوش گرفتن با آب سرد آماده شدم بخوابم. یک پیرمرد انگلیسی که همیشه نیمی از سال رو سفر میرفت و بیش از ۱۰۰ تا کشور رو دیده بود شروع کرده بود به حرف زدن از سفرهاش و من خسته رو رها نمی کرد. امیدوارم من به سن اون میرسم اینجوری نباشم. داشت از یکی از سفرهاش به آفریقا می گفت و اینکه زورگیری شده بود و خیلی سریع از این موضوع رد شد و گفت البته طبیعیه کسی که سفر میره قطعا براش اتفاق میافته. پیش خودم گفتم پس هنوز مونده تا منم مسافر به حساب بیام.
روز دوم؛ مجسمه مسیح و شهرگردی در تگوسیگالپا
تصمیم گرفتم برای ویزای کوبا الان که توی هندوراس وقت نسبتا آزاد دارم و شهر خیلی دیدنی نداره، اقدام کنم. رفتم سفارت کوبا که توی یک محله خوب و روبروی سفارت مکزیک بود. توی سفارت کلا دو نفر بودند، منشی سفارت و خانم سفیر، هیچ کدوم هم انگلیسی بلد نبودند. منشی گفت منتظر باشم و بعد از ۱۵ دقیقه من رو برد توی اتاق سفیر.
عکس بزرگ از فیدل کاسترو به دیوار اتاق و چه گوارا با سیگار برگ هم بک گراند کامپیوترش بود. خانم سفیر انگلیسی کمی می فهمید ولی نمیتونست صحبت کنه. سوالاتش رو به اسپانیایی می پرسید و من به انگلیسی و زبان اشاره جوابش رو میدادم. مهمترین سوالش این بود که چرا از سفارت کوبا توی ایران اقدام نکردم. به جای گفتن واقعیت که سفارت کوبا توی ایران مدارک زیادی میخواد، هزینه ش زیاده و وقت گیر هم هست، بهونه های دیگه ای آوردم که خوشبختانه قبول کرد. همه مدارکم رو دید و بعد تلفن و ایمیلش رو روی یک کاغذ نوشت. گفت تماس بگیر تا بهت بگم ویزا میدم یا نه، اگر جوابم مثبت بود فردا بیا ویزا بگیر.
بعد از سفارت با دو تا مینی بوس که کرایه شون ۱۵ لمپیرا بود رفتم تا نزدیک ال پیکاچو، جایی که مجسمه مسیح روی کوه مشرف به شهر بود. نیم ساعت پیاده روی بود تا به مسیح برسم. ورودی اون منطقه کوهستانی هم ۳۵ لمپیرا بود. ارزش وقت گذاشتن رو داشت و شهر از اون بالا بسیار زیبا بود. توی مسیر هم سنجاب های بازیگوش مشغول بازی بودند.
قبل از اینکه بیام اصلا فکرش رو هم نمی کردم تنهایی توی این منطقه خلوت بیام ولی با صحبت هایی که نادین کرده بود احساس خوبی نسبت به شهر پیدا کرده بودم. نگهبان هایی که با اسلحه های بزرگ جلوی بانک ها و سوپر مارکت ها بودند می گفت این احساس امنیت خیلی هم نمیتونه واقعی باشه. صحنه های مشابه رو توی پاناما و نیکاراگوئه دیده بودم ولی تعداد این نگهبان های اسلحه به دست اینجا بیشتر بود.
وقتی رسیدم هاستل از پذیرش خواستم با سفارت کوبا تماس بگیره. خانم سفیر گفت ویزا میده ولی حتما باید فردا برم نه امروز! به پیشنهاد بچه های هاستل پالمیرا عصر رفتم تور پیاده روی مجانی که توسط هاستل برگزار میشد. تنها شرکت کننده من بودم و دو تا از بچه های هاستل هم راهنمام. حدود ۲ ساعتی طول کشید و بخش هایی از مرکز شهر که بصورت کلونیال هست رو دیدیم. قسمت قدیم شهر معماری زیبایی نداره و بیشتر زندگی آدم هاش برام جذابیت داشت.
شب توی هاستل مشغول آشپزی شدم و با مسافرهایی از اسپانیا، نیوزلند، السالوادور، ایتالیا، سوئیس و جاهای دیگه که یادم نیست شام رو با هم خوردیم.
روز سوم؛ تگوسیگالپا پایتخت هندوراس
اطراف پایتخت چند تا روستا با بافت کلونیال هست که از قبل قصد داشتم اون ها رو ببینم، ولی ویزای کوبا اجازه نمیداد. اولین کاری که کردم رفتم سفارت کوبا و بعد از کمی انتظار به اتاق خانم سفیر هدایت شدم. سفیر باز هم چند تا سوال پرسید و بعد فرم ویزا رو داد بهم. فرم به زبان اسپانیایی بود و خود سفیر کمکم کرد فرم رو پر کنم. مبلغ ویزا که ۱۵ دلار وجه نقد بود پرداخت کردم و سفیر مشغول تایپ یک سری اطلاعات توی کامپیوترش شد. ۱۰ دقیقه بعد ویزای کوبا که یک برگه دو تیکه بود رو بهم داد. توی ایران ویزای کوبا ۱۰۵ دلاره و من توی هندوراس با ۱۵ دلار تونستم ویزا رو بگیرم.
به یک بانک رفتم تا اسکناس نو بگیرم. این بانک رفتن ها تبدیل شده به قسمت بامزه سفر. اینکه چطور با زبان اشاره با کارمندهای بانک که هیچکدوم انگلیسی بلد نیستند ارتباط برقرار کنم و تلاش اون ها برای پیدا کردن اسکناس های نو و تا نخورده، هر کدوم داستان خودش رو داره.
بعد از ویزا و بانک، کمی پیاده روی کردم و بقیه روز رو روی پشت بام هاستل پالمیرا با بقیه مسافرها مشغول گپ زدن بودم.
صبح خیلی زود روز بعد با اتوبوس تیکاباس به سمت مقصد بعدی یعنی کشور السالوادور حرکت کردم. موقع خروج از هندوراس باز هم انگشت نگاری انجام شد.
ورورد و خروج من به هندوراس زمینی بود. بلیط اتوبوس نیکاراگوئه به هندوراس ۲۶ دلار و بلیط اتوبوس هندوراس به السالوادور ۲۰ دلار شد. کلیه هزینه من برای ۳ روز در هندوراس به غیر از ویزای کوبا و دو تا بلیط اتوبوس ۵۵ دلار شد.
با اینستاگرام در سفرها همراه من باشید. @safarnevesht
پرواز های رفت و برگشت از ایران به هندوراس هم از ۱۷۰۰ دلار به بالا هست.
تاریخ سفر: پاییز ۱۳۹۶
احمد خانی عاشق سفر و دیدن سرزمین های متفاوت
۳۵دیدگاه
پرچم هندوراس اخیرا عوض شده که دقیقا همون قبلی هست ولی آبی روشن
سلام احمد اقا من یک بازنشسته هستم شصت سال سن دارم اخیرا با سیات شما اشنا شدم وباری خودم برنامه ریزی کردم که تا حد امکان روزی یکی از خاطرات شمارو بخونم ما توفیق رفتن به مسافرت خارج از کشور وسیر وسفر نداریم ولی این کار خوب شما باعث میشه که امثال من تاحدودی نسبت به کشورهای دیگه به خصوص دور دست ونا شناخته از نظرما اشنا بشیم بسیار ممنونم از این کار
شایسته شما موفق باشید
سلام حسین عزیز، ممنون از پیام گرمتون
درود بشما دوست گرامی وهمکاری خودم من هم ۳۰ سال است در آلمان زندگی می کنم و خیلی از کشور ها را رفته ام از آشنایی با شما خوشحال شدم.
سلام و سپاس از لطفت احمد عزیز
ممنون احمد جان. راستی به خانم سفیر کوبا چی گفتی که موافقت کرد؟
سفرم طولانی بوده و در صورت گرفتن ویزا در ایران منتقضی میشد. دقیق یادم نیست ولی شبیه این بود
سلام ودرود بر شما همشهری عزیز از اونجا که گفتید در هر سفر باید حتما نبات همراه داشته باشید حدس زدم باید اصفهانی باشید!!! بعد توی مطالعات بیشتر دیدم حدسم درست بوده خواستم بپرسم آیا امکان دیدارتون میسر هست برای جویا شدن برخی اطلاعات وهم صحبت شدن با شما همشهری دوست داشتنی من یکبار دیگم پیام گذاشتم در خصوص اینکه آیا شما هنوز هم با وجود قیمت ارز فعلی سفر میرید و میشه در خصوص اون توضیح بدین که ظاهرا دریافت نکردین
سلام دوست عزیز
اهل اصفهانم ولی بدلیل کارم کمتر اصفهان میام.
فکر کنم آخرین باری که سفر خارجی رفتم دلار 12 تومان بود.
سلام اگه ویزای ژاپن رو داشته باشی تو گروه B میری؟؟
بسیار زیبا بود.منم عاشق گردشگریم. خیلی دوست دارم کشورهای آمریکای لاتین رو برم
سلام، احمد جان اینقدر این سفرنامه های شما جالبه که من همش دارم میخونم و دیگه زبان آلمانی هم نمیخونم 😀😎اگه زبان آلمانیم وسط آلمان بد شد، شما مقصر هستیدا😀😜😘ولی واقعا جالب و عالی هست وبسایتتون.زنده باشید
سلام حسین جان
الان سایت رو برای آی پی های آلمان میبندم با خیال راحت درس بخونی :))
والا ما که اونجاهارو ندیدیم و تا اخر عمرم نمیبینیم ولی از اینترنت میخونیم امریکای لاتین خطرناک ترین منطقه دنیاس و خیلی خلاف توش زیاده ولی خب شما رفتی همه جا رو دیدی از حرفاتون معلومه اونجا خیلی هم امنه ولی ایرانه که خیلی خطرناکه بخاطر اینکه تو ایران از توریست زورگیری میشه ولی اونجا انگار امنیت صد در صده. در کل میخام از شما تشکر کنم که حداقل به من ثابت کردی که ایران خطرناک ترین جای جهانه و اونجاها بهشته. خیلی از شما ممنونم موفق باشید.
سلام
سفرنامه گواتمالا رو بخونید
خسته نباشی احمد جان.اینکه هر کجا که میری از بام شهرش یه عکس دورنما میندازی رو خیلی دوست دارم :)
سلامت باشی
دیدن شهر از بلندی حس خوبی بهم میده :)
راستی اسم شما چیه؟
من علی هستم از اسلو :)
درود بر احمد عزیز
بازم جذاب و خوندنی از ناشناخته هامون. جالب اونکه تو سفرمون به آرژانتین هم به یه دختر جوون سوئیسی برخوردیم که می گفت 6 ماه در گواتمالا اقامت کرده! انگار این کشور یه چیزی واسه سوئیسی ها داره!
شادباشی
سلام دوستان خوبم
فکر کنم سادگی زندگی اینجاها براشون جالبه
سلام اگه خاطرت باشه یه جا گفته بودی که اگه ویزای یه بار ورود به کانادا رو داشته باشی موقع برگشت به اروپا دچار مشکل میشی. من اون موقع به بریتیش تماس گرفتم و گفتند خیر اینطور نیست. ولی چند روز پیش در تورنتو نزاشتند سوار هواپیمای بریتیش بشم و مجبور شدم 900 دلار بدم با ترکیش برگردم. گفتم بهت اطلاع رسانی کنم به بقیه دوستانم بگی. یا علی
سلام کیوان جان
مرسی از اطلاع دادنت
کلا برای هندوراس همه باید ویزا بگیرن من از راه هوا رفتم 2 ساعت معطل کردن تا ویزا بدن!
هندوراس ویزای بدو ورود نداره و در صورتیکه ویزا نداشته باشید به شما اجازه سوار شدن به پرواز به مقصد هندوراس نمی دهند.
سلام
ممنون از مطالب عالی که با جزئیات میذارید. واقعا خوش به حالتون. کاش من هم مثل شما میتونستم بقیه عمرم رو به سفر برم. من عاشق سفرم. ولی افسوس که تو ایران یک خانوم به دلایل زیاد محدودیتهای زیادی داره و نمیتونه به آرزوهاش برسه.
سلام دوست عزیز
امیدوارم روزی دیگه شاهد این محدودیت ها نباشیم.
بیست تومن به یه دلار چنج کردی جالب بود 😁 بهونه ای که برای سفیر کوبا آوردی نگفتی ؟
اول تشکر میکنم از سفرنامه های جذابتون
سوالی برای من پیش اومده و اون اینکه شما در این سفرنامه و حتی بعضی از سفرنامه های قبلی از والکینگ استریت استفاده کرده اید . مگه واکینگ استریت نیست؟
سلام دوست عزیز
بله شما درست میگید
دم شما گرم. طبق معمول عالی.
مرسی حمید جان
بى صبرانه منتظر سفرنامتون در مورد كوبا هستم ، اميدوارم مفصل باشه ، ممنون كه تجربه ى سفرتتون رو به صورت شيرين و گيرا به اشتراك ميذاريد
سپاس دوست عزیز
بسيار عالي.منتظر سفرنامه كوبا و اكوادور هستم.
مرسی دوست عزیز