نوشته شده توسط نویسنده مهمان فرانک حسن زاده
کشور کنیا هم مانند تانزانیا ازجمله کشورهای آفریقایی است که حیات وحش بینظیرش باعث شده است که امروزه به عنوان یکی از اصلیترین قطبهای گردشگری آفریقا شناخته شود. متاسفانه کنیا هم مانند دیگر کشورهای آفریقایی به دلیل شرایط بد اقتصادی کشور فقیری است. از آنجایی که این کشور بر روی خط استوا قرار دارد از آب و هوای گرم و معتدل و جنگل های استوایی برخوردار است. مردمان خون گرم کنیا به زبان سواحلی و انگلیسی صحبت می کنند، بنابراین به راحتی میتوان با مردمش ارتباط برقرار کرد.
ورود زمینی به کنیا
با اتوبوس معمولی از شهر موشی تانزانیا و از طریق مرز زمینی به کشور کنیا وارد شدیم. هزینه بلیط اتوبوس از موشی تانزانیا به نایروبی کنیا ۳۵ دلار آمریکا و مسافت بین شان حدود ۳۱۰ کیلومتر است. با توجه به جاده های باریک و خطرناک عبور از آن ۷ ساعت طول می کشد. بعد از اندک پیاده روی در مرز دو کشور و زدن مهر خروج در کشور تانزانیا و مهر ورود در کشور کنیا دوباره به اتوبوسمان که در قسمت کنیایی مرز منتظرمان بود، برگشتیم.
همچنین می توان از شهر موشی به فرودگاه کلیمانجارو در شهر آروشا تانزانیا رفت و از آنجا با پرواز راهی نایروبی شد.(هزینه پرواز حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار است).
ویزای کنیا
هزینه ویزای کنیا ۵۰ دلار آمریکاست و خوشبختانه ایرانی ها می توانند به راحتی، حین ورود ویزا درخواست کنند. کنیا در تهران نیز سفارت دارد و می توان برای معطلی کمتر هنگام ورود، با مراجعه به سفارت قبل از ورود ویزا تهیه کرد. آدرس سفارت کنیا در تهران: بلوار آفریقا، خیابان گلستان، بلوار گیتی، پلاک ۱۷ . شماره تلفن : ۰۲۱۲۲۰۴۹۳۵۵ اگر قصد سفر به کشورهای اوگاندا و رواندا رو هم دارید بهتر است با پرداخت ۱۰۰ دلار ویزای شرق آفریقا را بگیرید که با آن می توانید به اوگاندا، رواندا و کنیا سفر کنید.
نایروبی پایتخت کنیا
حدود ساعت ۱۰ شب به ایستگاه اتوبوس نایروبی که منطقه ناامنی بود رسیدیم، البته بعدا که برای تهیه بلیط اتوبوس اوگاندا می خواستیم به این منطقه برگردیم پذیرش هتل متذکر شد که این منطقه به دلیل حضور تعداد زیاد بی خانمان، به شدت نا امن هست و پیشنهاد داد تا یکی از نگهبان های هتل با ما همراه شود. در کل نایروبی یکی از نا امن ترین شهرهای شرق آفریقاست و حتی در روز هم باید خیلی مراقب بود.
محل اقامتمان در هتل سان رایز و تقریبا وسط شهر بود و حدود ۸۰ دلار بابت هزینه اقامت برای هر اتاق پرداخت کردیم.
از آنجایی که در یک کشور آفریقایی حضور داشتیم و با توجه به مواردی که از قبل در مورد امنیت کنیا شنیده بودیم، سعی می کردیم در داخل شهر نایروبی با احتیاط رفتار کنیم، از گروه جدا نشویم و در ملا عام با دوربین یا موبایل عکاسی نکنیم. خوشبختانه ۵ روز را به خوبی و خوشی در کشور کنیا سپری کردیم، اما درست دو روز بعد از ترک این کشور، حمله تروریستی در نایروبی اتفاق افتاد و متاسفانه افراد زیادی کشته شدند.
در اطراف نایروبی پارک های ملی و مناطق حفاظت شده زیادی وجود دارد اما هدف ما دیدار از یکی از معروفترین پارک های ملی جهان، پارک ملی ماسایی مارا بود. به گشت مختصری داخل شهر بسنده کردیم. فردا صبح پیاده در شهر شلوغ و پر ترافیک نایروبی به بازارچه ماسایی که صنایع دستی رنگارنگ آفریقا داشت، رفتیم. صنایع دستی اکثر کشورهای آفریقایی مجسمه حکاکی حیوانات بر روی سنگ، چوب و عاج فیل، سبد بافی با ریشه، برگ و پوست درختان و همچنین زیورآلاتی از جنس چوب، فلز و مهره های سنتی هستند.
سپس راهی موزه ملی کنیا شدیم. آثار تاریخی به جا مانده از قرن نوزدهم و مجسمه ها و نقاشی های عجیب آفریقایی را می توان در این مجموعه تماشا کرد. این موزه به کسانی که به نقاشی و مجسمه سازی علاقه دارند حتما پیشنهاد میشود.
دریاچه نایواشا
دریاچه های زیادی در کشور کنیا قرار دارد، از جمله دریاچه های بوگوریا، بارینگو، ناکورو، آمبوسلی، ویکتوریا و نایواشا. بعد از گشت مختصری در داخل شهر نایروبی از پذیرش هتل یک ماشین ون برای رفتن به دریاچه نیواشا که در فاصله ۹۰ کیلومتری نایروبی واقع شده به مبلغ ۱۰۰ دلار کرایه کرده و درمیانه راه برای دیدن دره زیبای ریفت که چشم انداز بی نظیری از کوه آتشفشانی لانگانات دارد، توقف کردیم.
بعد از یک ساعت به یکی از سه دریاچه ای که در کنار یکدیگر قرار دارند رسیدیم. اسب آبی و پرندگان زیادی را در اطراف دریاچه می توان دید.
دریاچه نایواشا و اطراف آن زیستگاه اسب های آبی و گونه های مختلف پرندگان و مرکز پرورش گل کنیا است. علاوه بر اسب آبی که مشغول خوردن نیلوفرهای آبی دریاچه بود، سگ آبی هم دیدیم. صبح زود با موسیقی زیبا و خارق العاده پرندگان جنگل از خواب بیدار و محو تماشای طلوع طلایی رنگ خورشید در دریاچه نیواشا شدیم.
با توجه به حضور پرندگان متنوع، این دریاچه را هم می توان به عنوان یک منطقه مناسب پرنده نگری در کشور کنیا در نظر گرفت.
برای شام به رستوران هتل که غذاهای مختلفی را روی میز چیده بود رفتیم. یکی از غذاهای سنتی کنیا اوگالی هست که از پخته شدن آرد ذرت و آب تهیه می شود و معمولا با خورش های مختلف به همراه سبزیجات بخارپزی مانند اسفناج سرو می شود. اوگالی با نام های متفاوت در دیگر کشورهای آفریقایی (با نام سادزا در کشور زیمباوه) در وعده های غذایی موجود است. از آنجایی که در کنار دریاچه نیواشا بودیم من از ماهی های دریاچه که شبیه ماهی حلوا بود سفارش دادم. هزینه وعده های غذایی درکنیا بسته به نوع رستوران متغییر است اما معمولا بین ۵ تا ۱۵ دلار است.
پارک ملی ماسایی مارا
منطقه حفاظت شده ماسایی مارای کنیا با پارک ملی سرنگتی تانزانیا همجوار است و به نوعی این دو پارک ملی در امتداد یکدیگر هستند و گونه های مختلف پرندگان و پستاندارانی مانند گربه سانان، زرافه، آهو و همچنین بوفالوهای وحشی بین پارک سرنگتی و پارک ماسایی مارا در فصول مختلف مهاجرت می کنند.
روز سوم راهی پارک ملی ماسایی مارا شدیم. توری را از قبل به کمک واسطه ایرانی که در کنیا زندگی می کرد برای گروه پنج نفری مان رزرو و هر نفر بابت سه روز و دو شب اقامت حدود ۴۰۰ دلار پرداخت کردیم. با ماشین سافاری از نایروبی حرکت کرده و ۳ ساعت بعد با رسیدن به ورودی پارک همه اعضای گروه با تحویل پاسپورت به راننده بررسی شدند. بعد از ۱ ساعت با عبور از منطقه ساوان که عمدتا در کشورهای آفریقایی دیده می شود و دارای علفزار هایی با درختان تک و منفرد است به لژ مجلل ماراسرنا در دل حیات وحش ماسایی مارا رسیدم.
این هتل در بلندای تپه ساخته شده بود و می توانستیم حیوانات مختلف را از لابی هتل و بالکن اتاق ها تماشا کنیم.
طراحی بی نظیر اتاق ها، لابی و بالکن این هتل الهام گرفته از خانه های قبایل ماسایی مارا است.
از آنجایی که احتمال دیدن اکثر حیوانات در حیات وحش، صبح زود قبل از طلوع خورشید و عصرها هنگام غروب خورشید بیشتر است دو گشت روزانه برای افرادی که در این هتل اقامت دارند در نظر گرفته می شود. اولین گشت ما عصر روز اول بود، از آهوان و گراز ها عکاسی کردیم و محو تماشای ابرهایی شدیم که پنجره ای را در آسمان ساخته بود.
به راننده ما که از طریق بی سیم با دیگر راننده ها در تماس بود خبر دادند که شیری در حوالی رود مارا گورخری را شکار کرده است. ما هم به آنجا رفتیم.
در اطراف این رود حیوانات زیادی زندگی می کنند، بنابراین این منطقه برای علاقمندان به مستند های حیوانات بسیار با اهمیت هست. مخصوصا در ماه ژوئن تا اکتبر که بزرگترین مهاجرت حیوانات بین پارک سرنگتی و پارک ماسایی مارا اتفاق می افتد.
صبح روز دوم موفق به دیدن گروهی از فیل ها، دو بچه گرگ تازه متولد شده و یک شیر نر خفته در علفزارهای ساوان شدیم. علاوه بر این از آنجایی که حدود ۴۵۰ گونه از پرندگان کوچک مانند گنجشک تا پرندگانی مانند عقاب و شتر مرغ در این پارک وجود دارند، سعادت دیدار این پرندگان هم نصیبمان شد.
در جستجوی یوزپلنگ بودیم که خوشبختانه عصر روز دوم بعد از دیدن زرافه در چند قدمی محل اقامتمان خبر رسید که یک یوزپلنگ و دو توله تازه متولد شده اش در حوالی صخره ای پیدا شده اند.
در پارک ملی ماسایی مارا گورخر، بوفالو، گراز، بابون، آهوی تامسون و گوزن یالدار به وفور حضور دارند.
در صبح روز سوم و آخرین گشت حیات وحش، درنای تاجدار که پرنده ملی اوگاندا است و تصویر آن در پرچم این کشور هم دیده می شود، زیارت کردیم.
از آنجا به سمت استخر اسب آبی که دسته های بزرگی از اسب آبی را در خود جای داده است، رفتیم. رفتار گروهی این حیوانات و چالش هایی که حین برخورد با یکدیگر مواجه میشدند جالب بود.
نام ماسایی مارا برگرفته از نام ساکنین قدیم آن است. بنابراین بعد از اینکه از پارک ملی خارج شدیم به دیدار این مردم مهربان رفتیم. مردمی طبیعت دوست که با وجود حیوانات زیاد در اطراف محل سکونتشان حیوانی را شکار نکرده و گوشت شکار نمیخورند و از دامهای خود برای خورد و خوراک استفاده می کنند.
ماسایی ها مانند نیاکان چند هزار سال پیش خود زندگی می کنند و تا حدودی از تکنولوژی روز و لوازم و تجهیزات امروزی بی بهره اند. برای مثال تا چند سال پیش از اصطکاک چوب نرم و سخت برای درست کردن آتش استفاده می کردند.
ماسایی ها به صورت طایفه ای زندگی می کنند و دارای نشانه و علامت های خاصی هستند. رفتار و کردار عجیب این قبایل هرکسی را متحیر می کند. یکی از رسوم عجیب آن ها این است که خون گاو را با شیر مخلوط کرده و به عنوان نوشیدنی استفاده میکنند چون اعتقاد دارند باعث قوی تر شدن آن ها می شود و قدرتشان را زیاد می کند! ماسایی ها با دیدنمان شروع به رقصیدن کردند. این رقص همراه با در آوردن صداهایی عجیب و غریب از خود و چرخیدن دور آتش بود و از ما هم خواستند تا آن ها را همراهی کنیم.
آن ها در خانه های دایره ای شکلشان از چوب های محکم برای ستون استفاده می کنند و با شاخه های کوچکتر هم میانه های آن ها را پر می کنند و گل و لای هم ملات این دیوار ها می شود.
مردان این قبائل محافظت از خانه را بر عهده دارند و هر چه تعداد گاو و گوسفندان بیشتر باشد مردان ماسایی زنان بیشتری برای همسری اختیار می کنند. ولی مسئولیت کسب درآمد و امرار معاش، ساختن خانه، صنایع دستی و پخت و پز بر عهده زنان ماسایی است. بنابراین به بازارچه صنایع دستی که کمی دورتر از محل زندگی شان هست رفتیم و برای کمک به زنان ماسایی از آن ها خرید کردیم.
بعد به هتلمان در نایروبی برگشتیم و فردا صبح با اتوبوس راهی اوگاندا شدیم. دنیای واقعی وسیع تر است و میدان فراخ بیم ها، امیدها، احساس ها و هیجان ها در انتظار کسانی هست که جسارت دارند پا به میدان بگذارند و در میان بلایا و سختی ها به جستجوی شناخت واقعی بروند. شارلوت برونته
تاریخ سفر: فروردین ۱۳۹۴
فرانک حسن زاده نویسنده مهمان
۱۲دیدگاه
سلام سفرنامه اوگاندا رو هم بزارید ممنون 😁
درود بر شما
وقتتون به خیر
چشم حتما🙏
خانم دکتر ممنون سفرتان را خیلی عالی توضیح دادید واقعا لذت بردیم به امید سفرهای بعدی
درود بر شما
خیلی ممنونم از لطفتون 🙏🌺
سلام و درود برشما خانم حسن زاده سفرنامه کنیا را خواندم عالی بود ممنون که با ما به اشتراک گذاشتید
به نظر تون سفر تنهایی یک خانم به کنیا خطر ناکه؟
درود برشما
ممنونم از لطفتون🪻
به نظر من اکثر کشورهای آفریقایی امنیت پایینی دارند اما اگر مراقب باشین و فقط جاهای شلوغ و توریستی برین مشکلی پیش نمیاد، امیدوارم که بهتون خوش بگذره🙏😊
ممنون از فرانک عزیز بابت توصیف زیبای سفر کنیا.
درود بر شما
ممنونم از لطفتون 🙏🌺
واقعا لذت بردم امیدوارم بتونیم سفرنامه اوگاندا رو هم بزارید بی صبرانه منتطرش میمونم
سلام
ممنونم از لطفتون ، انشالله 🙏
بسیار عالی بود. به امید انکه سفرنامه فتح قله البروس را هم برایمان بنویسید
سلام
ممنونم 🙏 سفرنامه فتح البروس در خبرنامه انجمن داروسازان ایران چاپ شد، اگر امکانش باشه در وبسایت سفرنوشت هم خواهیم گذاشت.