نوشته شده توسط نویسنده مهمان آرمین میرزازاده
هندوستان، این کشور پهناور پرجمعیت، یکی از بزرگترین و متفاوتترین مقاصد گردشگری مسافرها و علی الخصوص بکپکرهاست. کشوری که هر ایالت آن، خودش به مثابه یک کشور متفاوت است. به دلیل تصویری که از هند در ذهن داشتم، علاقه چندانی به سفر به این کشور نداشتم. اما در نهایت بسیار خوشحالم که دو ماه از سفرم رو به این کشور غنی اختصاص دادم. کشوری که تقریبا هر تجربهایی در آن امکانپذیر است. بسته به این که علاقه شما به جاهای دیدنی، مذهب، طبیعت، مردم و فرهنگ، غذا، تعطیلات لب ساحل، یوگا، مدیتیشن و یا هر چیز دیگری باشه، میتوانید سفر جالب و متفاوتی را رقم بزنید.
پرواز به هند و شروع سفر
هندوستان دارای کلانشهرهای زیادی در نقاط مختلف هست که همگی دارای فرودگاههای بینالمللی هستند. به عنوان مثال دهلی، کلکته، مومبای (بمبئی)، کوچین، گوآ، مادورای و … هست. معمولا مناسبترین پروازها برای ایرانیان به دهلی، گوآ و مومبای هست. با توجه به این که من سریلانکا بودم، توانستم یک پرواز تک مسیره با نرخ ۲ میلیون تومان از سایت ایرانی فلایتیو بگیرم. این پرواز از Negombo در کشور سریلانکا به مقصد Kochi در جنوب غرب هندوستان بود و یک توقف کوتاه در Chennai داشت. کیفیت هر دو فرودگاه بسیار مناسب بود و من رو غافلگیر کرد. نقطه قابل توجه این بود که هر دو پرواز من از ایرلاین Indigo بود و فرودگاه ترانزیتم هم فرودگاه چنای بود. با این وجود، باید خودم بارم را تحویل می گرفتم و دوباره برای پرواز بعدی تحویل میدادم. به دلیل این که پرواز دومم، پرواز داخلی محسوب میشد. پیشنهاد میکنم در چنین مواردی از مسئول ایرلاین حتما سوال کنید که دچار مشکل نشید. مسئله دوم، این هست که از شما ویزای پرینت شده هند را درخواست میکنن و من این شانس را داشتم که کمکم کردند ویزایم را در فرودگاه، پرینت کنم. همچنین بلیط خروج از هند به ایران یا هر کشوری که ویزایش را دارید یا هر کشوری که برای ایرانیان نیاز به ویزا ندارد، به همراه داشته باشید.
من سفرم رو به خاطر قیمت پرواز و کار داوطلبانهایی که از طریق Workaway پیدا کرده بودم با شهر اسکلهایی Kochi در جنوب غربی هند شروع کردم. شهری که به خاطر اسکله زیباش و تورهای ماهیگیری چینی معروف هست. اما من تا چند روز شوک بودم از میزان آلودگی صوتی و شلوغی شهر. از شانس خوب من، نمایشگاه دوسالانه هنری هم اونجا برگزار میشد و من تقریبا دو هفته با دوچرخه به سر کار میرفتم. کارم تو یک کافه ویگان و یوگا استودیو بود که این شانسو بهم داد با مسافرهای زیادی هم صحبت بشم و نگاهمو به غذاهای ویگان و یوگا بازتر کرد. بین این دو هفته به عنوان تعطیلات آخر هفته به Varkala رفتم که یک ساحل توریستی در ۴ ساعتی کوچی هست. این شهر به عنوان “گوآ"ی ارزان شناخته میشه. من هم رفت و هم برگشت رو هیچهایک کردم و شب رو در هاستل موندم.
بعد از این تجربه جذاب، با یک داوطلب دیگه به اسم “برنن” که با هم مشغول کار شده بودیم و از قضا مقصد بعدیمون یکی بود، همسفر شدم. قرار بود از کوچی به سمت Hampi که هم طبیعت زیبایی داره و هم شهر تاریخیای هست هیچهایک کنیم. یعنی یک مسیر ۱۰۰۰ کیلومتری که هم از کوهها میگذشت و هم از کویر. این مسیر رو ۴ روز در راه بودیم. انواع و اقسام ماشینهای سبک و سنگین، پیر و جوون، غذاهای متفاوت محلی و خوابیدن در جاهایی که انتظارشو هم نداشتیم.
اول قصدمون بود از شهر Wayand عبور کنیم اما به خاطر ماشینی که سوارمون کرد به سمت Ooty رفتیم. شهری که تو ارتفاعات بود و مسیر بسیار زیبایی داشت. مسیری که از دل جنگل و حیات وحش عبور میکرد. وقتی به اوتی رسیدیم من و برنن، تصمیم گرفتیم به سمت هاستل بریم که سوار یه اتوبوس محلی شدیم که تعداد آدمهایی که سوار اتوبوس میشدن غیر قابل باور بود. ما هم با کولههای بزرگمون نمیدونستیم چیکار کنیم اون وسط. تجربه سخت و جذابی که هیچوقت فراموش نمیکنم. شب رو در هاستل گذروندیم و صبح برای صبحانه راهی بازار محلی شدیم. بازاری که واقعا برای من یکی از رنگیترین و جذابترین لحظههای سفرم هست.
بعد از خوردن صبحانه، راهی مسیر Mysuru، مقصد بعدیمون شدیم. با جیپ و ماشینهای سنگین، خودمون رو رسوندیم به جنگلهای باندیپور. جنگلهایی که فیل و ببر تامیل داره و متاسفانه مدتی قبل از حضور ما بخشی از اون در آتش سوخته بود. آتشی که زندهزنده خیلی از حیوونها رو سوزونده بود. چون داشتیم به شب نزدیک میشدیم و نمیخواستیم شب رو تو شهر بمونیم، کمی بعد از منطقه حفاظت شده، وسط ناکجا پیاده شدیم. دنبال جایی گشتیم که بخوابیم. اما از اونجایی که اون منطقه حیوانهای وحشی داشت، باید جای امنی پیدا میکردیم. بعد از مدتی پیاده روی به یه روستا رسیدیم. با چند تا از اهالی خواستیم صحبت کنیم که زبان همو نمیفهمیدیم. اما همینجور سعی کردیم با ایما و اشاره منظور خودمون رو برسونیم. نهایتا ما رو به یه خونه راهی کردن که یک خانم به پیشبازمون اومد و انگلیسی صحبت کرد. ما رو به داخل خونه به صرف چایی دعوت کرد. با توجه به این که اگر شما کسی را در هند میزبانی کنید، باید دولت را در جریان بگذارید -خیلیها این کار را نمیکنند- و در آن زمان جنگ هند و پاکستان بود، آنها به ما گفتند که نمیتوانیم در خانه میزبانتان باشیم، اما میتوانید در کلیسا بخوابید. این چنین شد که ما کلید کلیسا رو گرفتیم و شب رو اونجا سپری کردیم. به ما تاکید اکید کردند که در را هم ببندیم که حیوانها شب به این منطقه میآیند. اما ما نافرمانی کردیم و روی سقف اون کلیسا خوابیدیم.
صبح روز بعد با تحویل کلید کلیسا و خداحافظی از میزبانانمون به سمت مقصدمون رفتیم. بعد از ظهر بود که یک ون کوچک، پر از چند پسر هم سن خودمون ما رو سوار کردن و به اصرار، ما رو به روستایی بردن که مراسمی مشابه نذری خودمون داشتن. با این که راهمون دور میشد اما قبول کردیم و تصمیم گرفتیم شب رو اونجا بمونیم. روستایی که واقعا جای دورافتادهایی بود و جز با هیچهایک کردن نمیشد چنین تجربهایی به دست آورد. آنها با مهربانی تمام ما رو پذیرفتند و به ما جای خواب و غذا دادند. صحنه جالبی که اون شب دیدم، آماده کردن کله گوسفند برای درست کردن کله پاچه بود.
صبح بعد با طلوع آفتاب اونجا رو ترک کردیم و نهایتا خودمون رو تا عصر به مقصد نهاییمون رسوندیم. هامپی، شهری واقعا زیبا و حیرت انگیز. متاسفانه من فرصت نداشتم که بیشتر از یک شب اونجا بمونم. اما یک اسکوتی (مشابه موتور وسپا) کرایه کردیم و منطقه رو گشتیم. این شهر دارای دو بخش تفکیک شده توسط رودخانه هست که یکی سازه ها و شهر تاریخی رو شامل میشه و در سوی دیگر، طبیعت زیبا. هامپی برای سنگنوردی و بولدرینگ هم بسیار جای مطرحی هست. همچنین بعد از مدتها تونستیم آبتنی کنیم.
باید هامپی رو شبانه با اتوبوسهای تخت خوابی به مقصد حیدرآباد ترک میکردم. از برنن خداحافظی کردم و خودم رو با اهالی محلی به ایستگاه اتوبوس رسوندم. اولین تجربه این سبک اتوبوس رو داشتم. جز روی سرعتگیرها که رو هوا میرفتم مشکلی نبود و سفر راحتی بود. بعد از رسیدن علی الطلوع به حیدرآباد به سمت زحیرآباد شروع به هیچهایک کردم. خودم رو به مزرعهایی رسوندم که قرار بود به مدت ۲ هفته در اونجا دوره پرماکالچر رو بگذرونم. پرماکالچر به طور خیلی خلاصه به زندگیای پایدار گفته میشه که شما با فراهم کردن مایحتاج زندگی خودتون از طریق دام و کشاورزی، نه تنها خود را تا حد خوبی بینیاز میکنید، بلکه طبیعت رو هم یاری میکنید.
بعد از اتمام دوره، تصمیم گرفتم راهمو به سمت شمال به شهر تاریخی مذهبی واراناسی ادامه بدم. با خوش شانسی، توانستم یک بلیط کوپه درجه ۲ قطار بگیرم و یک شب زودتر به حیدرآباد برگشتم. باز هم خوش شانس بودم و “وینیلا” از کوچسرفینگ میزبانم شد. شب رو پیش اون و خانواده خیلی باصفاشون گذروندم و برای اونها چایی زعفران درست کردم.
صبح بعد خداحافظی کردم و با مترو خودم رو رسوندم به ایستگاه قطار. مقداری میوه خریدم تا برای این ۲۸ ساعت مسیر آذوقه داشته باشم. با این که من بهترین کوپه رو گرفته بودم و ۴ تخته بود، ولی جز من ۶ نفر دیگر هم در کوپه بودند و شب دوتا دوتا روی تختها خوابیدند. نهایتا سر ساعت به Varanasi رسیدم. از همان لحظه اول که پیاده شدم تفاوت این شهر چشمگیر بود. میزان شلوغی و ترافیک بسیار بیشتر از چیزی بود که تا آن زمان دیده بودم. واراناسی، شهری که همزمان دوستش داشتم و همزمان متنفر بودم. انگار به ۵۰ سال پیش هند سفر کرده باشی. همه چیز در آن زمان متوقف شده بود. ریکشاهای دوچرخهایی که پیر و جوون با آنها کار میکردند. رود گنگ معروف و مقدس. سوزاندن جسدها و مراسمهای مذهبی هندوها. دور هم نشینی شبانه مسلمانها. سازههای تاریخی. دکانهای کوچک و گاوهای تنومند در کوچه پس کوچههای باریک واراناسی. غذاهای خیابانی متفاوت. مغازههای ریسندگی. خوابیدن اهالی در هر جایی که فکرش را بکنید. میزان کثیفی آب، هوا و شهر. بوی ادرار و دود. مراسم موسیقی و هر چیز که تصور کنید یا خارج از تصور شماست.
بعد از چند روز به دعوت یک دوست، واراناسی را به مقصد لکهنو ترک کردم. Lucknow شهریست تاریخی که میزان زیادی تشابه اسمی فارسی و هندی را میتوان در آن یافت. تعداد زیادی بنای تاریخی و مسجد هم که توسط مسلمانان ساخته شده در این شهر وجود دارد. از جمله بنای “امام باره”. از اونجایی که مدتی بود سخت مریض شده بودم تصمیم گرفتم در منزل میزبانم چند روز استراحت کنم تا خودم را برای مقصد نهاییام در هند آماده کنم. پس بیشتر وقتم به کارای شخصی و صحبت با میزبانم و دیدن سریال “برکینگ بد” با اون گذشت.
پس از چند روز به سمت شمال غرب هند، شهر Nainital راهی شدم تا کار داوطلبانه جدیدم رو در این منطقه سرد و سبز هیمالیایی به مدت ۱۰ روز شروع کنم. از لکهنو به Kathgodam، شهری در نزدیکی نیینیتال رفتم و پس از تلاش برای هیچهایک، با یک موتورسوار این گردنه بسیار زیبا رو طی نمودم. پس از صرف صبحانه در منزل او و خانوادهاش، لطف کرد و من رو تا سر جاده خاکی مسیر مزرعه رسوند. اما هفت کیلومتر رو پیاده رفتم تا به مزرعه رسیدم. هفت کیلومتری که میمونهای منطقه بهم خوشآمد میگفتن و راستش رو بخواین کمی هم من رو ترسوندن. مزرعهایی که من قرار بود اقامت داشته باشم، محلی برای نمایش مزیت خانههای خشت و گلی، ابرخشت و یا ساخته شده از بامبو بود و کارگاه های آموزشی هم برگزار میکرد.
در انتهای سفرم به همراه دوستم سومیا، ۷ صبح سوار ماشین آفرودی خطی منطقه شدیم و گردنهها رو پشت سر گذاشتیم تا به شهر رسیدیم. از شانس خوب ما که در صف انتظار بلیط قطار بودیم، نیم ساعت قبل از حرکت به ما بلیط تخصیص داده شد و یک سفر خوب رو به دهلی تجربه کردیم. بعد از رسیدن به دهلی، با مترو به سمت فرودگاه رفتم و به موقع به پرواز برگشتم به تهران با کویت ایرلاین رسیدم.
ویزای الکترونیکی هند و مدارک لازم
مراحل گرفتن ویزای الکترونیکی هند بسیار ساده است. فقط دو تا مشکل وجود داره که باید اونا رو در نظر بگیرید :
- سایت درخواست ویزا، بسیار قطعی دارد و ممکن است میانه ورود اطلاعات، سایت با مشکل دچار شود. باید چند بار تلاش کنید و صبور باشید.
- مسئله دوم نیاز به یک روش پرداخت بینالمللی مثل PayPal، Visa Card و … دارید.
اگر با این دو مسئله کنار میآیید، ظرف کمتر از ۴ روز ویزای شما صادر میشه. مشخصات ویزای الکترونیکی India eVisa به شرح زیر است:
- مدتی هست که ویزای الکترونیکی برای خیلی از کشورها علیالخصوص ایران توسط دولت هند فراهم شده.
- اعتبار این ویزا از زمان صادر شدن و گرفتن ایمیل تایید آن به مدت ۱۲۰ روز هست. یعنی شما فرصت دارید تا ۱۲۰ امین روز پس از صدور ویزا وارد خاک هند شوید.
- مدت زمان ویزا ۶۰ روزه است. پس از ورود، ویزای شما در پاسپورتتان مهر میشه و از تاریخ ورودتان اجازه اقامت حداکثری ۶۰ روز رو دارید. این به این معنی هست که شما میتوانید روز ۱۲۰ ام هم وارد خاک شوید و تا ۶۰ روز در هند در سفر باشید.
- هزینه ویزا برای من شد ۸۲$دلار آمریکا که احتمالا برای همه ایرانیها همین نرخ است.
- با این ویزا شما فقط اجازه ورود به یک سری مرز هوایی و دریایی مشخص شده را- که تعدادشان هم کم نیست - دارید. با این ویزا اجازه ورود از مرز زمینی را ندارید. اما برای خروج، از هر مرزی امکانپذیر است. برای چک کردن مرزها به وبسیات ویزای الکترونیکی برید و روی گزینه چهارم سمت چپ کلیک کنید.
- این ویزای توریستی ۲ بار ورود است. با شرط منقضی نشدن آن. قانون قبل برای ورود دوم هم صادق است.
- مدت زمان صدور ویزا زیر ۴ روز اعلام شده است. برای من زیر ۳۰ ساعت صادر شد.
- در انتخاب و وارد کردن ایمیل دقت داشته باشید. ویزا به ایمیل شما صادر میشود.
در صورت داشتن کارت اعتباری مستقیم به سایت رسمی درخواست ویزای الکترونیکی هند برید و مراحل رو شروع کنید.
در فرودگاه، فرمی به شما داده میشود که مشخصات خود و محل اقامتتان را باید بنویسید. حتما آدرس هتل و نام آن را یا منزل میزبانتان به خاطر داشته باشید. میتونید محض اطمینان هم، بوکینگ هتل هم به همراه داشته باشید؛ اما هیچ نیازی نیست. همچنین آمادگی ارایه نام شهرهایی که قصد سفر به آن را دارید و تاریخ برگشت را داشته باشید. ممکن است پلیس مرزی از شما این اطلاعات را بخواهد.
مدارک لازم :
- پاسپورت با حداقل ۶ ماه اعتبار
- بلیط برگشت
- فرم اطلاعات شما که در فرودگاه به شما داده میشود
برای ورود به هند برای ایرانیها نیاز به هیچگونه واکسیناسیونی نیست.
کدام قسمت هند سفر کنم
هندوستان، کشور پهناور و دارای جاذبههای توریستی بیشماره. هر بخش از هندوستان متفاوت از هر بخش دیگر هست و واقعا در یک سفر، تجربه بخشی از آن امکانپذیر هست. پس بهتر هست که برنامهریزی مناسبی داشته باشید که بتونید بیشترین استفاده را از سفرتون ببرید. همچنین تفاوت آب و هوایی زیادی هم بین جنوب و شمال هند وجود داره. مثلا همین الان که من در سفر هند هستم، جنوب، گرم و شرجی و شمال، سرد و مناطق هیمالیایی برفیست. پس بهتر هست آب و هوای هر منطقه یا شهر رو جستجو کنید. هر منطقه هند، تاریخچه، شرایط آب و هوایی، فرهنگ و حتی زبان خاص خودشان دارند. به طور کلی، در جنوب هند مناطق استوایی و کم جمعیتتر هست. ایالت گوآ و نواحی اطراف، متفاوت از هند و برای تعطیلات ساحلی در دنیا بسیار محبوب هست. ایالت “راجستان”، کویری و مملو از بناها و شهرهای تاریخیست. تاجمحل در شهر آگرا با فاصله ۳ ساعت از دهلی قرار دارد. شمال غرب و ایالت Sikkim در شمال شرق مناطق هیمالیایی رو تشکیل میده. کلکته و بنگال غرب و شرق نیز مناطق کمتر توریستی هستند که من متاسفانه نتوانستم در این سفر تجربه کنم. به طور کلی در شمال هند، زبان هیندی رایج هست. اما در جنوب، هر ناحیه زبان خودشان را دارند.
ترانزیت بین شهری، حمل و نقل و خرید سیم کارت
با وجود این که هند یکی از شلوغترین کشورهای جهان است اما برای جابهجایی در این کشور پهناور مشکل چندانی ندارید. چرا که دسترسی به انواع اتوبوس دولتی، معمولی، مشابه VIP در ایران، اتوبوس تخت خوابی، مسیرهای هوایی ارزان و قطار دارید. - قطار باید در نظر بگیرید که برای رزرو بلیط های قطار معمولا باید یک تا سه ماه قبلتر اقدام کنید. اما، اگر مثل من اهل برنامهریزی نیستید، دو راهحل پیش روی شماست : ۱. یک روز قبل از تاریخ حرکت قطار، یک سری بلیط های محدود رزرو شده توسط دولت به قیمت بیشتر فروخته میشود. این بلیطها به TATKAL معروف هستند. ۲. دولت هند برای توریستها، تعداد بسیار محدودی بلیط را تا ۲۴ ساعت قبل نگه میدارد. اما این بلیطها که با اسم Foreign Tourist Quota شناخته میشوند فقط در مسیرهای توریستی و پرطرفدار موجود هست و برای دریافت آن باید به خود ایستگاه قطار مراجعه کنید. اما داستان کلاسها و لیست انتظارهای قطار در هند، بسیار پیچیده است. من پیشنهاد میکنم هم از هندیها کمک بگیرید و هم سرچ کنید که با مشکل روبرو نشید. - اتوبوس در هندوستان، انواع و اقسام اتوبوسها وجود دارند. به نسبت کیفیت و امکانات، قیمتها متفاوت هست. اگر بخواهید بلیط اتوبوسهای کولردار و راحتی و یا اتوبوسهای تختخوابی را آنلاین تهیه کنید، میتوانید از اپلیکیشن و وبسایت Redbus استفاده کنید. البته که من به دلیل نداشتن کارتهای پرداخت بینالمللی از دوستان هندیم درخواست میکردم برایم رزرو کنند. معمولا اتوبوسها تا آخرین لحظه هم جای خالی دارند و نیازی به رزرو از قبل نیست. دیگر اتوبوسها هم که به اتوبوسهای دولتی معروفند، در ایستگاههای اتوبوس قابل دسترسند. - حمل و نقل درون شهری من برای حمل و نقلهای درونشهریم معمولا از سرویس Ola استفاده کردم. همچنین Uber نیز در هندوستان فعالیت دارد و به راحتی میتوانید از هر دو سرویس استفاده کنید. هر زمان هم اراده کنید در هر جای هند میتوانید ریکشا یا توکتوک بگیرید. هر چند، بعضی مواقع به دلیل عدم آشنایی راننده به زبان انگلیسی، ارتباط سخت میشود. در بیشتر شهرهای بزرگ مثل دهلی، بمبئی، حیدرآباد و … مترو نیز در دسترس هست.
هیچهایک در هند
مشابه تجربه هیچهایک من در سریلانکا، هیچهایک در هند نیز بسیار لذت بخش و راحت بود. مردم هند، خیلی مهموننواز هستند و برای شما تمام تلاششون رو میکنند که به مقصدتون برسید. حتی یک بار یه مرد میانسال که انگلیسی هم بلد نبود، از موتورش پیاده شد که برای من جلوی ماشینها رو بگیره تا من بتونم سوار بشم. خوشبختانه قانون کلاه ایمنی برای موتور، خیلی سختگیرانه نیست و شما میتونید با موتور هم هیچهایک کنید. من کمتر با کامیون و ماشین سنگین جابهجا میشدم. چرا که معمولا این قشر رانندهها انگلیسی بلد نیستند و برای من مکالمه داشتن با سرنشینان ماشین مهمه.تو هند هم مثل بقیه کشورهای دنیا نیاز هست تا میتونید خودتون رو به جاده برسونید تا هیچهایک کنید، اما به تجربه من هیچهایک درون شهری خیلی راحته. به خصوص اگر تنها باشید و بتونید با موتور هیچهایک کنید. البته باید اینو هم ذکر کنم که در مسیرهای ترانزیت باری و صنعتی هیچهایک بسیار سخت و طاقتفرسا بود. در ضمن هندیها از هر گونه وسیلهایی برای حمل و نقل استفاده میکنند. به عنوان یک تجربه، در جاده صنعتی بعد از یک ساعت تلاش، یک وانت سربسته که بار گوجه داشت برامون ایستاد. با این که حتی جای نشستن هم نداشتیم و تقریبا ۲ ساعت در گرمای طاقتفرسا ایستاده با یک محلی همسفر بودیم، اما در نهایت متوجه شدیم این ماشین در ازای پول ما رو سوار کرده و این روش مرسومیه برا حمل و نقل مردم محلی. پس بهتره که به همه ماشین ها منظورتون رو برسونید که هیچهایک میکنید. البته چون با این نحوه سفر آشنا نیستند، بعضی مواقع باید خلاق باشید. بعضی مواقع در هند میشه با کلمه Free Lift راحتتر بیان کرد که هیچهایک میکنید.
تاریخ سفر: اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸
آرمین میرزازاده نویسنده مهمان
۲۵دیدگاه
سلام سایتتون اپدیت نیست فک کنم ایران رو از این سایتتون انلاین نمیشه اپلای کرد.
سلام
کرالا چطوره برای سفر تفریحی در فصل زمستان؟
کدوم منطقش بهتره هتل بگیریم؟
سلام خیلی عالی بود
منم دوس دارم برم هند و اونجا زندگی کنم.
چطور پرداخت الکترونیکی رو انجام بدیم با استفاده از PayPal برای سایت سفارت؟
چطور میتونم اقدام کنم ک استریمر گیم راه اندازی کنم؟
میشه از مرز زمینی پاکستان وارد شد؟
بسيار عالي . ممنون از وقتي كه گذاشتيد و ما رو با خودتون به سفر برديد .
عالی بود،ای کاش منم هزینه داشتم تابتونم مث شما سفر کنم
ممنون از به اشتراک گذاشتن تجربه ات تو این سفر باحال.
ممنون میشم مدت دقیق و مسیر سفرت (به صورت مختصر و وسیله حمل و نقل) و جسارتا هزینه انجام شده در کل این مدت رو هم اضافه کنی.
شاید بهتر باشه اسم هند رو بذاریم سیاره هند!
نمیدونم موافق هستی یا نه
اما به نظر من زندگی آدم به دوقسمت تقسیم میشه
قبل از سفر به هند
و بعد از سفر به هند
شاد باشی
ممنون از این که مطالعه کردی. مدت دقیق که ۲ ماه بود. با در نظر گرفتن هزینه ویزا و پروازها شد ۶۰۰ دلار آمریکا.
مسیرم هم به این شکل بود:
ورود به کوچی با پرواز
کوچی به وارکالا و برگشت - هیچهایک
کوچی به هامپی - هیچهایک
هامپی به حیدرآباد - اتوبوس تختدار
حیدرآباد به واراناسی - قطار
واراناسی به لکهنو - اتوبوس دولتی
لکهنو به نیینیتال - اتوبوس و هیچهایک کوتاه
نیینیتال به دهلی - قطار
امیدارم کمک کرده باشه. میتونم بگم در عین حال که هند رو دوست داشتم اما برای من نقطه عطف سفرهام نبود. همینطور بعضی مواقع اذیت هم میشدم. اما در کل شیرین بود.
حیف که بنگلور نرفتی
خسته نباشی عزیزمرسی لذت بردم
ممنون از شما که خوندین
شما اطلاعی از گرفتن ویزای هند در سریلانکا از طریق سفارت هند در کلمبو ندارین؟
من اقدامی از اونجا نکردم و ویزام رو آنلاین گرفتم.
سلام،ممنون که تجربتون رو به اشتراک گذاشتین.
اگر فقط رزرو بلیط خروج از هند رو داشته باشیم کافیه یا باید بلیط خروج از هند رو بخریم؟
سلام. مرسی، رزرو بلیط رو توصیه نمیکنم. من تا جایی که با آژانسها مشورت کردم میدونم تو بعضی پرینت رزروها نوشته نشده که این فقط یک رزرو هست. اما در هر صورت ریسک کنسل شدن سفرتون هست. میتونید یه پرواز با نرخ کنسلی پایین بگیرید یا ریسکشو کنید و رزرو پرواز رو نشون بدید.
چه سفر جذاب و هیجان نگیزی
از واراناسی و هیماچال و کلکته و ...
همه اونچه که باید
ممنون یاسمین جان
البته کلکته نرفتم ;)
سلام
ببخشید شما اطلاع دارید که فقط باید از همون فرودگاهی که توی فرم اعلام کردیم هر بار وارد بشیم؟
سلام. نه. هیچ موردی نداره اگر از هر شهری که در لیست هست وارد شوید.
با توجه به بزرگی کشور هند و متفاوت بودن ایالت های مختلفش بهتره توی عنوان سفرنامه اسم ایالت ها یا شهرها نوشته بشه تا مخاطب از ابتدا بدونه سفرنامه مربوط به کدوم بخش از هندوستانه
مرسی امیر جان
تو عنوان فکر نمیکنم مناسب باشه٬ ولی میشد تو یک پاراگراف کوتاه توضیح داد. من تقریبا از جنوب هند به شمال هند سفر کردم.
عکس ها و توضیحات عالی بود و اطلاعات مربوط به سفر هم کامل ارایه شده بود 👍👌
ایده نویسنده مهمان هم خیلی ایده جالبیه و پیشنهادی که دارم اینه که سبک سفرهای نویسندگان مهمان را هم مشخص کنید ، به عنوان مثال سبک سفر و نوع نوشتار آقای میرزازاده با سفرنامه های قبلی کاملا متفاوته ، مثل انجام کار در طول سفر و زندگی کنار مردم مناطق کمتر شناخته شده که در سفرنامه های قبلی ندیده بودیم ، البته نمیدونم میشه مرز مشخصی تعیین کرد یا نه
سلام مهسا جان
ممنون که مطلب رو خوندی و بازخوردتو نوشتی.
آرمین عزیز چقدر از خوندن این سفرنامه ی متفاوت لذت بردم. ممنون که به اشتراک گذاشتی و برای من جالب بود اینکه ویزای الکترونیکی به این راحتی و به مدت 60 روزه. شما این ویزا رو از ایران اقدام کردی یا از سریلانکا؟ نیازی به سفارت و بقیه ی موارد نیست دیگه؟
سلام حسن عزیز. ممنون که وقت گذاشتی و مطالعه کردی. آره اگر آنلاین اقدام کنید، نیازی به سفارت نیست.