استان خود مختار شین جیانگ (Xingjiang) یا همون ترکستان چین با مرکزیت ارومچی در شمال غربی چین به قدری بزرگه که ۱۷ درصد از سرزمین پهناور چین رو به خودش اختصاص داده و با ۸ کشور مرز مشترک داره. شین جیانگ اقلیم و اقلیت های قومی متفاوتی داره و برای دیدن زیبایی هاش باید چندین هفته وقت گذاشت. دیدن صحرای گُبی، فلات پامیر، یخچال های طبیعی، کوه آتش، کوهستان بهشت، کوهستان تیانشان، قنات های حفر شده در بیابان و دریاچه تیانچی به همون اندازه جذابیت دارند که دیدن شهرهای مسیر جاده ابریشم مثل تورپان (Turpan) و کاشغر (کاشگر) (Kashgar) و مردم بومی منطقه. زمانی اویغور ها اکثریت جمعیت استان شین جیانگ رو تشکیل می دادند ولی الان توی شهرهای بزرگ این منطقه قوم هان اکثریت رو دارند. زبان چینی و زبان اویغوری هر دو زبان رسمی این استان خودمختار هستند.
اگر کسی قصد ورود به چین بصورت زمینی و از آسیای مرکزی رو داشته باشه، پرترددترین و بهترین گزینه مسیر شهر اوش (Osh) قرقیزستان به کاشغر چین هست. تردد با قطار بین ارومچی (Urumqi) مرکز استان شین جیانگ و آلماتی قزاقستان هم امکانپذیره. بدلیل طولانی بودن مسیرهای زمینی و معطلی در مرزها و زمستان های سخت و یخبندان، شاید مسیر هوایی برای رفتن به این منطقه مقرون به صرفه تر باشه.
پرواز من با هواپیمایی چاینا ساترن ساعت ۷ صبح توی فرودگاه ارومچی (که خیلی بزرگتر از انتظارم بود) نشست. ۴ ساعت پرواز با توجه به اینکه فقط ۲۰ تا مسافر داخل هواپیما بود و هر کسی برای خودش ۳ تا صندلی برای یه خواب راحت داشت. داخل هواپیما غذای حلال سرو شد که کیفیت، طعم و کمیتش خوب بود. مامور کنترل پاسپورت بدون اینکه جواب سلام همراه با لبخند من رو بده مهر ورود به چین رو توی پاسپورتم زد. مامور دستگاه ایکس ری هم به دوتا سیبی که توی کوله پشتیم بود گیر داد و ازم خواست بندازمشون توی سطل زباله. ورود هرگونه میوه و سبزیجات تازه به چین ممنوعه.
آقای جیانگ جیانگ میزبانم از پروژه کوچ سرفینگ در شهر ارومچی ساعت ۸:۳۰ اومد دنبالم. وقتی بهش گفتم چه جالبه اسم و فامیلت یکیه اصرار داشت که نه! این دو تا جیانگ معنی متفاوتی دارند. جیانگ کارمند فرودگاه بود و دوتا خونه داشت. من رو رسوند خونه دومش که مخصوص مهمان بود و بعد از توضیحات در مورد شهر برگشت سر کارش. آپارتمان جیانگ طبقه ۲۰ ام یک مجتمع بود و جالب اینکه داخل خونه هیچ دری وجود نداشت و جاهایی که باید درب نصب میشد فقط یک پرده آویزان بود. هوای بیرون سرد و بارونی بود منم تصمیم گرفتم بخوابم.
حدود ۱۲ ظهر از خونه زدم بیرون و اولین ماموریت خرید سیم کارت بود. با اتوبوس رفتم به یکی از میادین مرکز شهر و بعد از اینکه چندین مغازه سیم کارت فروشی رو گشتم و کسی انگلیسی بلد نبود، توی یکی از مغازه ها یک دختر دانشجو با انگلیسی دست و پا شکستش کمکم کرد سیم کارتی با ۴ گیگابایت اینترنت به قیمت ۱۵۰ یوان بخرم. ماموریت دوم تبدیل دلار به یوان بود. قدری یوان از ایران با خودم آورده بودم ولی خیلی کم بود. توی چین به عابر بانک های کنار خیابون هم عنوان بانک اطلاق میشه! بنابراین آدرس پرسیدن فایده ای نداشت. یک بانک پیدا کردم که علی رغم اینکه کسی از کارمندهاش انگلیسی بلد نبود ولی با نشون دادن دلار متوجه منظورم شدند و بعد از کلی امضا و کاغذ بازی با نرخ خوبی پولم رو تبدیل کردم.
ارومچی با ۴ میلیون جمعیت توی چین (۱۵ شهر از ۵۰ شهر پرجمعیت دنیا در چین هستند) یک شهر کاملا معمولی از نظر جمعیت محسوب میشه. اکثر قسمت های شهر ساختمان های مدرن دارند. مردم شهر لباس های غربی می پوشند و از اون لباس های قشنگ چینی خبری نیست. خود ارومچی جاذبه دیدنی چندانی نداره و برای لذت بردن از جاذبه های طبیعی باید خارج از شهر رفت که با توجه فرصت چند ساعته من مقدور نبود. با تماسی که با جیانگ داشتم پارک کوهستانی هونگشان رو بهم پیشنهاد کرد. وسط فروردین پارک پر از شکوفه بود ولی گل های لاله هنوز باز نشده بودند. ابرها کنار رفته بودند و توی هوای آفتابی از بالای پارک نمای بسیار خوبی از شهر ارومچی دیده میشد. خود پارک بلیط ورودی نداشت ولی برای معابد بودایی بالای کوه بلیط ۵ یوانی باید تهیه میشد.
بعد از دیدن پارک با اتوبوس رفتم به سمت “دا بازار” یا بازار بزرگ که بافت سنتی خودش رو حفظ کرده. اویغورها که الان یک اقلیت توی ارومچی محسوب میشند کل محله بازار رو در اختیار دارند. در سرتاسر چین ۶۵ قومیت مختلف زندگی می کنند، قوم هان اکثریت رو داره و ۵۵ تای بقیه هم اقلیت قومی محسوب میشند. اویغورها که مسلمانان سنی هستند تا ۱۵۰ سال پیش کل این منطقه رو در اختیار داشتند و از نظر نژادی خیلی به قرقیزها، قزاق ها و مردمان شمال شرق ایران نزدیک هستند. زبان اویغورها هم خانواده ترکی-مغولی هست و واژه های اصیل ایرانی (بویژه گویش سغدی) درش استفاده میشه. رسم الخط جالبی هم دارند که بسیار به الفبای عربی نزدیکه. حروفی که ۳ تا نقطه داشت توی نوشته ها زیاد به چشمم میومد.
سه ساعتی توی بازار گشت زدم. از عطاری و داروهای گیاهی گرفته تا انواع سبزی و میوه و لباس و غذاهای جالب توی این بازار بود. این قسمت از شهر مردم بیشتر لباس سنتی پوشیده بودند. کله پاچه هم توی غذاهاشون دیده میشد. یک غذای عجیب که شبیه هشت پا بود توجهم رو جلب کرد. داشتم عکس میگرفتم که پسر فروشنده با چاقو یک تکش رو برید و بهم داد تا بخورم. غذا خیلی زشت بود و قصد تست کردن نداشتم، با لبخند تعارف کردم و گفتم نه. با لحن تحکم گفت بهت میگم بخور! چاره ای نبود دیگه باید میخوردم .. روده بزرگ گاو یا گوسفند رو با برنج و ادویه جات پر کرده بودند و پخته بودند. مزه بدی نداشت ولی برای همون تست کردن کافی بود. روده کوچک پرشده با برنج رو قبلا در استانبول خورده بودم که خیلی خوشمزه تر از این بود.
به هر زحمتی بود تونستم یک اتوبوس که تا نزدیک خونه جیانگ میرفت پیدا کنم. شهر ارومچی مترو نداره و اتوبوس تنها وسیله حمل و نقل شهری اونجاست. راننده های اتوبوس داخل شهری چینی بدون استثنا بد رانندگی می کنند. ترمزهای ناگهانی و حرکت پرشتاب، اونم برای اتوبوسی که تا خرخره پر از مسافر شده، باعث شد مسیر یک ساعته خیلی طولانی تر به نظر برسه. قبل از اینکه برم خونه یک رستوران که زیر تابلوش نوشته بود موسولمانچه (علامت رستوران های غذای حلال در ارومچی) پیدا کردم و اولین شامم توی چین رو اونجا سفارش دادم. نه دیکشنری، نه انگلیسی و نه عربی برای سفارش غذا به کارم نیومد. با چند کلمه روسی که بلد بودم برنج، دو تا سیخ جوجه و دو تا سیخ جگر به قیمت ۱۵ یوان سفارش دادم. جوجه که چه عرض کنم استخوان و پوست بود فقط. قیمت گوشت مرغ توی چین زیاده، حدود ۱۵ هزار تومان برای یک کیلوگرم.
خونه که رسیدم جیانگ نیومده بود و بعد از اومدن کلی عذرخواهی کرد که توی دندونپزشکی کارش طول کشیده و نتونسته شام رو با من بخوره. جیانگ خیلی توی چین سفر کرده بود و اطلاعاتی که اون شب بهم داد کمک بسیار زیادی برای ادامه سفرم بود.
ساعت ۷:۳۰ صبح جیانگ قدری زودتر سر کارش رفت تا من رو هم به پروازم برسونه. پرواز ۳ و نیم ساعته با چاینا ساترن تا پکن هم مثل پرواز قبلی خوب و آروم بود. نیم ساعت اول پرواز از روی کوهستان بهشت رد شدیم و تقریبا بقیه مسیر صحرای لم یزرع گبی بود. تنها نکته منفی پرواز حساسیت بیش از اندازه مهماندارها روی خاموش بودن گوشی موبایل بود. تاکید داشتند که حتی فلایت مود هم میتونه برای هواپیما اختلال ایجاد کنه.
تاریخ سفر: بهار ۱۳۹۵
هر یوان ۵۳۰ تومان
احمد خانی عاشق سفر و دیدن سرزمین های متفاوت
۴۲دیدگاه
سلام جناب خانی.
سفرنامه شما باوجود توقف کوتاه شما در ارومجی خیلی جالب و برایم مفید بود. البته متن شما امروز مطالعه کردم و از زمان سفر شما قریب ٧ سال سپری شد.با این وصف با دست نوشته های من خیلی شباهت دارد. البته ما یک هیات اداری ٥ نفره بودیم که در برگشت از شانگهای توقف کوتاهی حدود ٦ ساعته داشتیم با تشریفات و همراه با مقامات رسمی به داخل شهر و بازار و رستوران با مترجم رفتیم مشکل شما را نداشتیم. ولی توصیفات شما کاملا با مشاهداتم همخوانی دارد. امیدوارم بتوانم مطالب مفصل خودم را جمع بندی ویرایش کنم. سفرنامه شما خلاصه و گویا و برایم بسیار مفید بود. سپاس از شما.🌹🌹
سلام دوست عزیز
ممنون تجربه تون را نوشتید
سلام وقتتون بخیر.ممنونم که تجربه تونو باهامون به اشتراک گذاشتین.
پرواز من ۷ صبح میرسه به ارومچی و پرواز بعدیم ۶ و ۵۵ دقیقه ی عصره. به نظرتون می تونم تو این مدت پارک هونگشان و بازار اویغور ها رو ببینم؟
سلام
اگر با تاکسی برید بله ولی با حمل و نقل عمومی نمیدونم
سلام و وقت به خیر.
میخواستم بدونم الان هم امکان سفر به سینچیانگ هست؟ مخصوصا کاشغر. ویزا برای اونجا صادر میشه؟ باید از چه طریقی اقدام کرد؟
سلام
قبلا که ویزای جداگانه ای نمیخواست فقط اگر متوجه میشدند روزنامه نگار هستید حساس میشدند.
ما تركمن هاي ايران هستيم ، اويغور هاي تركستان شرقي از لحاظ نژادي با ما پسرعمو ميشن دقيقا مثل ما هم سني حنفي مذهب هستن ، كه ساليان سال هست با ظلم چين روبرو هستن
سلام،این چیزهای که شبکه های خارجی در مورد مردم ایغور میگن درسته یا نه که حکومت چین اینا رو زندانی میکنه؟
سلام
این موارد رو به این راحتی نمیشه صحت سنجی کرد. من چیزی ندیدم و نشنیدم.
بسیار زیبا بود. مخصوصا اونجا که روی تابلو نوشته بود قشقه نان برام جالب بود. شاید نون قشقایی بوده. نون قشقایی هم خیلی خوشمزه و مشهور است.
قهشقهر اسم شهره،همون کاشغره
سلام ممنون بابت توضیحاتتون
یک سوال، زبان شون ترکی بود درسته؟ من هم به زبان ترکی استانبولی هم ترکی اذربایجان مسلط هستم اگر اونجا برم به مشکل بر میخورم؟
سلام. احتمالا خیلی از صحبت هاشون رو متوجه بشید
ترکی مغولی صحبت می کنند
سلام
تشکر از سفرنامه خوبتان
۱. اگر صرفا قصد سفر به ایالت سین کیانگ را داشته باشیم این را باید در گرفتن ویزا مطرح کرد؟
۲. آیا کسی را می شناسید که در اورومچی راهنمای ما باشد ؟
۳. آیا زبان روسی آنجا کاربرد دارد؟
سلام دوست عزیز
بعید میدونم
نه
خیلی خیلی کم
س اگر نمیدونید بدونید زبان انجا یعنی ایالت سین کیانگ به مرکزیت ارومچی وسایر شهرها ترکمنی خالص میباشد نه ترکی و نه آذری
من ترک آذربایجان هستم و از نوشته هاش کاملا متوجه میشم
خداییش چقدر بدردم خورد، خانومم دیشب رفت ارومچی و بعد رفت گوانگجو، اینقدر در فرودگاه ارومچی ورودش طول کشید و هزارتا اثر انگشت و... که از پرواز دوم جامونده و شرکت چاینا سادترن مجددا با پرواز دیگری فرستادش
سلام و ممنون از سفرنامتون. میخواستم بدونم زمان گرفتن ویزا لازم هست که بگیم هواپیما در فرودگاه ارومچی توقف میکنه یا نه؟ و این که همراه داشتن ویزای چین توی فرودگاه ارومچی کافی هست؟ هواپیما 2 ساعت توقف داره و بعد به پکن پرواز میکنه
سلام
هیچ مشکلی نداره
وقت بخیر و سپاس فراوان از به اشتراک گذاری تجربیاتتون پرواز چاینا ساوترن از نظر ایمنی و احساس و نوع هواپیما چطور هست قصد سفر از همین مسیر تا پکن رو داریم . ممنون
سلام
پرواز خوبی هست فقط غذاش شاید با ذائقه ایرانی خیلی سازگار نباشه
سلام خیلی جالب و بدون تعصب نوشتی دنبال یه ارتباط بین مردم افغانستان و غرب چین هستم چه مذهبی و چه فرهنگی اگه از دوستان کسی مطلبی داره ممنون میشم برام بفرسته erfanabbasi6687.gmail.com
سلام ممنون از سفرنامه خوبتون لذت بردم از خوندنش منو همسرم می خواهیم ژانویه بریم گوانجو و شانگهای میخواستم بدونم هوا برای اون زمان سرد یا قابل تحمل چونکه اگه سرد باشه نمی ریم
سلام لیلی جان
با وارد کردن اسم هر شهر و آب و هوا میتونید سایت های زیادی پیدا کنید که آب و هوای اون شهر رو در طول سال میده و میتونید ازش استفاده کنید. البته بهتره جستجو انگلیسی باشه.
چقدر کلمه های مشترک ترکی (ایران) و حتی فارسی هست. نوشته نانلاری! نان های
سلام مهدی جان
بله در زبان و فکر کنم فرهنگ شباهت هایی بین ما و ارومچی میشه پیدا کرد 👌👌👌
یعنی عالی بود چوخ مرسی قارداش
ممنونم دوست عزیز 🙏🏻🌹
خیلی جالب بود . ممن.نم
موفق باشید دوست عزیز
سلام و سپاس براي به اشتراك گذاشته مطالب مفيدتون، هميشه دوست داشتن بدونم شهري كه مبدأ جاده ابريشم هست كجاست و چه شكليه، عالي بود
منتظر ادامه سفرنامه شما هستم.
موفق باشيد
ممنون از لطفتون ذوست عزیز.
البته ارومچی و کلا این منطقه ابتدای جاده ابریشم نیست. جاده ابریشم بازهم به شرق ادامه داره ☺
عالی
همیشه به سفر...
ممنونم ☺
ان شاالله قسمت شما هم بشه اینجا برید 👌👌
مشتاقانه منتظر ادامه سفرنامه هستم
ممنونم حسین جان. با اینکه احساس میکنم تعداد افرادی که وقت برای سفرنامه خواندن دارند بسیار بسیار کمه و همه ترجیح میدند عکس ببینند ولی بازم سعی میکنم به نوشتن ادامه بدم ☺
سلام علیکم
بنده تازگی با سایت شما آشنا شدم و تا حالا نظر نذاشتم ، همه مطالب سایتتون رو خوندم و برام جالبه. ادامه بدید لطفا
بنظرم عکس خالی زیاد لطفی نداره آدم شاید بتونه عکس رو در خیلی از جاهای نت پیدا کنه و ببینه اما سفرنامه ای که اطلاعات سبک زندگی و فرهنگی و ... کشورهای دیگه رو بده کم پیدا میشه.
سلام دوست عزیز. ممنون از لطفتون. منظورم از عکس، عکس با توضیحات مبسوط هست، قبول دارم عکس بدون توضیح ارزش چندانی نداره. البته خودم سفرنامه کامل رو ترجیح میدم که میشه همه چی رو نوشت، حتی چیزهایی که براشون عکسی ندارم.
به زودی سفرنامه پکن و عکس هاش رو آماده می کنم 👍☺