اطراف شهر میلامیلا چند تا آبشار کوچک بود و تا رابین خواب بود سه تاش رو دیدم. آبشار میلامیلا از همش زیباتر بود.
از میان تپه های سرسبزی که گاوها روی اونها مشغول چریدن بودند گذشتیم و رفتیم یك مزرعه تا حیوان نوک اردکی یا پلاتیپوس (Platypus) رو توى محل طبیعى زندگیش ببینیم. این پستاندار آبزی گوشتخوار عجیب با طول ۴۰ سانتیمتری و وزن ۱/۵ کیلوگرمی منقاری شبیه اردک و بدنی شبیه سگ آبی و سمور در شرق استرالیا زندگی میکنه. پلاتیپوس ها تخم گذارند ولی پلاتیپوس ماده به نوزادهاش شیر میده. اونقدر كوچك بودند كه موبایل من نتونه عكس مناسبى ازشون بگیره. طبق توصیه هایی گه نوشته شده بود باید مرتب صحبت می کردیم تا به روی آب بیاند. اگر انسان اون اطرف باشه و هیچ صدایی نباشه اون ها تصور می کنند شکارچی به سراغشون اومده. نفرى پنج دلار براى ورود دادیم.
خانم راهنما همینكه من رو دید جزییات ورودمون به شهر میلامیلا، غذایى كه خورده بودیم، محل پارك ماشین، ساعت خواب و بیدار شدنمون رو گفت! این شهرها و روستاها اینقدر كوچكه كه حضور یك غریبه به چشم همه میاد و خبرش میپیچه.
در مسیرمون به سمت شمال تپه هاى سبز، جنگل هاى سرسبز، مزارع موز و چای و نیشكر و پاپایا، یک آبشار و پنج عدد دریاچه زیبا دیدیم. سه تا از دریاچه ها توى دهانه آتشفشان هایى كه هزاران سال قبل فعال بودند تشكیل شده بودند. خود استرالیایى ها به شمال ایالت كوییزلند میگند بهشت كوچك. این منطقه کانگروهای درختی داره که بیشتر روی درخت زندگی می کنند. تابلوهای احتیاط و خطر برخورد با این کانگروهای درختی همه جا بود ولی نتونستیم ببینمشون.
در مسیرمون و از طریق اپلیکیشن ویکی کمپ استرالیا یک درخت انجیر معابد غول آسا پیدا کردیم. اسم درخت رو گذاشته بودند کلیسای اعظم یا کاتدرال (Cathedral Fig Tree). این درخت ۵۰۰ ساله قدش به ۷۲ متر می رسید و مساحت تاج درخت حدود ۲۰۰۰ متر مربع بود.
اوایل شب بعد از طى یك مسیر كوهستانى كه افسوس خوردیم چرا توى روز ازش گذر نكردیم رسیدیم به شهر ساحلى و توریستى پورت داگلاس (Port Douglas). این شمالى ترین قسمت استرالیا بود كه می دیدیم. براى ادامه مسیر به سمت شمال و در امتداد خط ساحلى باید ماشین آفرود داشت. تا همین جا هم به این ون بیچاره خیلى فشار آورده بودیم.
روز بیستم ۲۷۷ کیلومتر رانندگی کردیم که ده ها کیلومترش جاده خاکی بود.
جنگل های بکر بارانی و معروف داین تری (Daintree) در شمال پورت داگلاس قرار دارند و تورهای متعددی از پورت داگلاس به اون هست. از اونجایی که با ماشین خودمون نمیشد اونجا رفت از برنامه حذف شد.
نیمه شب دماى هواى پورت داگلاس به سى درجه رسید و رطوبت هوا هم خیلى بالا بود. كولر ماشین رو هم نمیشد تا صبح روشن گذاشت. براى من كه به هواى شرجى عادت دارم خیلى سخت نبود ولى رابین حسابى اذیت شد.
روز یکشنبه بود و پورت داگلاس یكشنبه بازار داشت. فروشنده ها توى یكى از پارك هاى شهر غرفه برپا كرده بودند و از صنایع دستى بومى هاى استرالیا تا خواركى و لباس و سبزیجات میفروختند. به نظر من جالب نبود.
بعد از دیدن یکشنبه بازار برای اولین بار در سفر استرالیا به سمت جنوب و شهر کرنز (Cairns) حرکت کردیم.
تاریخ سفر: پاییز ۱۳۹۵
احمد خانی عاشق سفر و دیدن سرزمین های متفاوت
بدون دیدگاه