صبح روز هفدهم چند تا از مرداب هاى اطراف شهر اینگهام رو دیدم. پر از نیلوفرهاى آبى زیبا اما بسیار خطرناک. همه جا تابلوى خطر تمساح و شنا ممنوع دیده میشد. این قسمت از استرالیا یعنی شمال ایالت کوئینزلند پر از تمساح هاى آب شور و آب شیرین هست و هر چه بیشتر به سمت شمال استرالیا بریم تعدادشون بیشتر میشه. تعداد تورهای رودخانه ای که هدف اصلیشون دیدن تمساح و کروکدیل هست هم زیاده.
آبشار والامن (Wallaman Falls) كه بلندترین آبشار استرالیاست به ارتفاع ۲۶۸ متر برنامه امروزمون بود. جاده هاى كوهستانى پیچ در پیچ رسوندمون به جایى كه میشد این آبشار زیبا رو دید.
بعد از ۲.۵ كیلومتر جنگل پیمایی از بین جنگل های انبوه تا پایین دره، به حوضچه پاى آبشار رسیدیم. مسیر خطرناکی بود و در تابلوهایی در مورد تماس با یک گیاه خطرناک هشدار داده بود. اگر این گیاه با قسمتی از بدن تماس پیدا کنه تا چندین ماه زخم و سوزش خواهد داشت و حتی ممکنه به قطع کردن اون عضو منتهی بشه!
آب حوضچه پایین آبشار خیلى سرد بود ولى نمیشد ازش گذشت. یك آبتنى حسابى كردیم و خستگی رو از تنمون بیرون کردیم. جریان آب به قدری زیاد بود که نمیشد خودمون رو به زیر آبشار برسونیم.
قسمت سخت كار بالا رفتن از دره و رسیدن به پارکینگ بود. وقتى به ماشین رسیدیم همسفر با گفتن این جمله كه رابین انرژیش تمام شد، كلاه رو گذاشت روى سرش و خوابید و من فهمیدم كل رانندگى اون روز با منه!
سه ساعت بعد به شهر کوچک میشن بیچ (Mission beach) رسیدیم. شهر کوچکیه و تقریبا همه مغازه ها به جز چند رستوران با غروب آفتاب تعطیل شدند. یک باربیکیو کنار ساحل پیدا کردیم و مشغول پختن شام شدیم. شویدپلو با تن ماهی که بدلیل حرارت کم اجاق و بادی که از روی اقیانوس و لابه لای نخل ها میومد، دو ساعتی طول کشید تا آماده بشه.
مسافتی که روز هفدهم رانندگی کردم ۲۵۱ کیلومتر بود.
روز هجدهم در همون شهر میشن بیچ موندیم. شهری که همه همدیگر رو میشناسند و مردمش خیلى مهربون و خوش صحبتن. به چند تا مركز اطلاعات گردشگرى سر زدیم و راجع به تورهای دیواره بزرگ مرجانی (Great Barrier reef) تحقیق کردیم. نهایتا یک تور با کمپانی کوچک ریف اکسپرس به قیمت ۱۵۰ دلار خریدیم.
براى ناهار گوشت چرخ شده از قصابى گرفتیم و روی همون اجاقی که شب قبل پیدا کرده بودیم، همبرگر درست كردیم. تمام بعد از ظهر هم زیر سایه درختان نارگیل كنار ساحل به برنامه ریزى ادامه سفر و خرید بلیط های نیوزلند مشغول بودیم.
عصر توی مناطق جنگلی اطراف گشت زدیم به این امید که بتونیم پرنده كَزُوِرى (Cassowary) رو ببینیم ولی موفق نشدیم. این پرنده كه جثه اى به بزرگى شترمرغ داره فقط توى این قسمت از استرالیا و پاپوا گینه نو زندگى میكنه. روز هجدهم فقط ۵۲ کیلومتر رانندگی کردیم.
صبح روز نوزدهم با یك سورپرایز از خواب بیدار شدم. هنوز چشمام باز نشده بود که دیدم یك عدد کزوری وسط خیابون داره من رو نگاه میكنه! از ماشین پریدم بیرون و قبل از اینکه فرار کنه موفق شدم چند تا عکس و فیلم از کزووری دوست داشتنی بگیرم.
به سمت اسکله ای که قرار بود تور اسنوركلینگ (غواصى در سطح آب) دیواره بزرگ مرجانی شروع بشه حرکت کردیم. تور دیواره بزرگ مرجانی و عکس هاش رو در پست بعدی میتونید ببینید. بعد از پایان تور به میشن بیچ برگشتیم و مشغول سرچ برای کرایه ماشین توی نیوزلند شدیم. تقریبا همه کمپانی ها کمپرون هاشون تمام شده بود. نهایتا از یک کمپانی ارزان و بدنام یک ماشین دیزلی کرایه کردیم.
به سمت شمال حرکت کردیم و بعد از گذشتن از جاده های جنگلی، شب بود که به شهر یا روستای میلامیلا (Millaa Millaa) رسیدیم. از تنها کافه باز شهر یک برگرماهی سفارش دادم و شب رو همونجا خوابیدیم.
روز نوزدهم ۱۱۷ کیلومتر رانندگی کردیم.
تاریخ سفر: پاییز ۱۳۹۵
احمد خانی عاشق سفر و دیدن سرزمین های متفاوت
۱دیدگاه
STUNNINGGGGGGG :)